December 13, 2011

نامه به رهبر

سلام
یادم هست کودکی بیش نبودم که یک بار برایتان نامه نوشتم، در عالم کودکی گمان می کردم که می توانم در جنگی که کشورم را روز به روز ویران تر می کند، شرکت کنم و کمکی باشم در جبهه های جنگ، آن وقت ها شما رییس جمهور کشور بودید و نامه ای از رییس دفتر شما برایم آمد که نوشته بودند ما باید به آبادانی کشور فکر کنیم و سرمایه های فردای ایران هستیم و نیازی به حضورمان در جبهه های جنگ نیست!‏
حالا اما سال ها از آن روزهای جنگ می گذرد و متاسفانه شاهد ویرانی روز به روز کشوری هستیم که روزی به آبادانی آن فکر می کردیم، اما داستان این خاک عجیب ظاهرا جای دیگری رقم می خورد. کودکی که روزی قرار بود آینده کشورش باشد، امروزه روز در خیابان های همان وطن به دست کسانی که خود را فدایی شما می خوانند، مورد تعرض و سوال و جواب قرار می گیرد و مواخذه می شود. کسی که هم نسلانش آواره آن سوی مرزها شده اند و در خاک دشمن!! زندگی آسوده و امنی دارند، اما نمی توانند دل از خاک مام میهن برکنند و همیشه نگران هستند و به این امید که روزی بتوانند باز در وطن خویش مسکن گزینند، کسی که نرفت تا به زعم خویش بتواند گرهی از گره خاک خویش باز کند و طعم عزت و سرفرازی را در وطن خویش بچشد.‏
کاش حداقل الان هم رییس دفتری داشتید که اگر خود فرصت ندارید تا به نامه هایتان پاسخ دهید، ایشان چند خطی در جواب نامه های مردم می نوشتند و حرف های مردم را بی پاسخ نمی گذاشتند. کاش یک بار در همان روزهای شلوغ 88 مثل وقت هایی که به کوه های اطراف تهران می رفتید، قدم رنجه می کردید و از نزدیک می دید که چه خبر است و از نزدیک می دید که معترضان آن روزها مشتی خس و خاشاک نبودند، که مردم همین سرزمین بودند که معترض بودند به تقلبی سراسری و نگران بودند، نگران همین روزهایی که متاسفانه خیلی زود سر رسیده و کشورشان را مهجور و فاسد و غریب در دنیایی رها کرده که تمام کشورهایی که شاید سی سال پیش الگویشان این بود که روزی هم چون ایران شوند، مدت هاست از این کشور پیشی گرفته اند. کاش می دید که در تمام رتبه بندی های جهانی جزو پایین ترین کشورها
هستیم و اگر جایی رتبه بالایی داریم، شک نکنید که جز فساد اقتصادی و اعتیاد و بدبختی نیست.‏
شما که جنگ را تجربه کرده اید و می دانید که جنگ جز بدبختی و آوارگی نسل های پی در پی نیست، کاش سیاستی در پیش بگیرید که جلوی جنگ طلبان را بگیرد و مانع حمله قدرت های بزرگ دنیا بر این خاک مظلوم شود، خاکی که شاید بتوان به جرات گفت هنوز زخم های جنگ های قبلی اش التیام نیافته. جانبازان و خانواده های شهدا، خطه جنوب و کردستان آینه خوبی هستند بر این مدعا

این نامه بدون هیچ ویرایشی برای شما نوشته می شود و در ادامه نامه های آقای محمد نوری زاد است که از دوستداران شماست و هنوز بر این باور دارد که ایران می تواند دوباره سرای امید باشد
به امید ایرانی آزاد و آباد

No comments: