ادامه ى لبخندت
دوخانه
سه خيابان
چهار كوچه
اى كاش فاصله اين بود.
چند بهار و تابستان
چندين پاييز و زمستان
فاصله كاش همين بود.
اكنون ساعت ها و سال ها
و پس از اين فاصله هميشه است
فرصت كوتاه است
چقدر دلم مى خواهد شعرى بلند بنويسم
در امتداد لبخند تو.
محمود تقوى تكيار
پس نوشت:
خودش داند که انتهای لبخندش کجاست
No comments:
Post a Comment