February 11, 2006

بدون شرح

دو و نيم ميليون تومان خرج شام پنج شب يك هيئت، چند هيئت عزاداري فقط در اين شهر هستند؟
رقمي كه در اين ده شب جا به جا مي شود چه قدر است؟
با اين پول هاي جابه جا شده در اين ده شب چه كارهاي ديگري مي شد كرد؟
بودجهء اختصاصي شهرداري به تكايا چه قدر بود؟ آيا بهتر نبود همان بودجه را بين كارگران زحمت كش شهرداري تقسيم كرد؟
آيا بهتر نبود...؟
اصلا من چرا به اين ها فكر مي كنم؟
فعلا كه حق داشتن انرژي هسته اي از نان شب هم براي ما واجب تر است! چرا گير مي دهم به اين بندگان خدا
بهتر است به اين فكر كنم كه با انرژي هسته اي كه مي خواهيم و هيچ سرمايه گذاري اوليه اي لازم ندارد و همين طور مي تواند در خدمت ملت شهيد پرور باشد چه كارها كه نمي توانم بكنم!
شايد هم خدا را چه ديدي، اشتباهي همين جا در همين مملكت يكي دو تايش را داديم دست بچه هاي محل كه شب چهارشنبه سوري دلي از عزا در بياورند و ديگر چيزي و كسي نماند براي غصه خوردن
....

No comments: