June 9, 2006

بازي ازل

دنياي عجيبي است. به بهانه اي كوچك شاد مي شو ند و فعال.
بدون بهانه غنگين مي شوم و در لاك خود فرو مي روم و به ديدن پرده هاي خانه اي دوباره بي بهانه زندگي را از سر مي گيرم، هر چند هيچ شادي در آن نهفته نباشد.
دنياي مزخرفي است. شايد خدا هم هم چون م ا كه در سودوكو و فاينال اِرت و بازي هاي ديگر در جا مي زنيم و معتادِ بازي شده ايم، معتادِ بازي شده كه از ازل شروع كرده و ديگر نمي داند چرا و چه گونه بايد تمامش كند. اگر هنوز باشد
...

1 comment:

Anonymous said...

khosham oomad badesham nemidoonam chera yade spanish train oftadam :)