July 28, 2008

من فکر می‌کنم فرق است بین کسی که آن ساختمان‌ها را دید و آن کس که ندید.


من هم موافقم. آن اتاق ها فراموش نشدنی اند.


من هم دیده ام آن ساختمان ها و اتاق ها را و هم چون دوستانم هنوز که به آن جا و آن روزها فکر می کنم در بهت و حیرت فرو می روم. واقعا می شد چنین کاری کرد و سربلند بود؟

July 22, 2008

نیروی کار

به یک نفر با مشخصات زیر جهت کار در بخش کنترل کفییت نرم افزار نیازمندیم:
- ترجیحا فوق دیپلم کامپیوتر
- آشنا به نرم افزار های آفیس
- آشنا به وب
- خوش اخلاق
- با پشتکار فراوان در کارهای روتین

لطفا به من ایمیل بزنین و رزومه بفرستین:
shahrzad at gmail dot com

امنیت اخلاقی کیلویی چند فقط حجاب

یکی دوماه اخیر چند بار شاهد دعواهای خیابانی بوده ام که معمولا در آن طرفین مرد و زن بوده اند و همگی نزدیک گشت های ارشاد اتفاق افتاده ولی هیچ کدام از برادران یا خواهران پلیس خود را قاطی نکرده اند. آخرین دعوا مربوط به مرد چاقی بود که از پژو 206 پیاده شد. بلوزش را کند و لخت شد(بدون زیر پیراهن) و به طرف زنی که راننده سمند کنار دستی اش بود حمله کرد. صدای فحش و فحش کاری و غیره تا ساختمان ما که دو تا کوچه فاصله داشتیم می آمد(بنده از بالکن شاهد ماجرا بودم) و عجیب آن که پلیس ارشاد با چند قدم فاصله و روبه روی محل دعوا تشریف داشت ولی هیچ کاری نکرد تا سر آخر مردم واسطه شدند و ...
امروز صبح تصمیم گرفتم قبل از این پست اول به یکی از این خواهران اطلاع بدهم و جوابشان را بشنوم بعد قضاوت کنم.
به خواهر پلیس گفتم،
گفت: ما پلیس امنیت اخلاقی هستیم
گفتم یعنی چه؟
گفت یعنی حجاب!
گفتم امنیت فقط حجاب است؟
گفت نمی دونم چی بگم. جناب سروان ببین این خانم چی می گه!
دوباره گفتم.
جناب سروان گفت: شاید زن و شوهر بودن! شما می شناختینشون؟
گفتم گیرم که زن و شوهر بودن یعنی چی که وسط..
که دیدم خواهر یک شکار رو داره به جناب سروان نشون می ده و اون هم داره راجع به اون حرف می زنه.
تشکر کردم ازشون که انقدر به حرف های من اهمیت می دن و راهمو کشیدم و رفتم، توی خیابون به شکار که داشت از روبه رو می اومد گفتم نرو می خوان بگیرنت ولی نشنید و گرفتنش!

پ.ن. شکار دختری بود محجبه به سبک سوری های با حجاب که فقط مانتویش سفید بود و کمی بالای زانو!
ه

July 20, 2008

چرخ گردون

در آخرین فرمایشات وزیر نیرو اعلام کردند قطعی برق به عدالت تقسشیم خواهد شد.
خوب بالاخره دولت عدالت گستر یه جایی باید عدالت خودش رو نشون بده.
راستی یه سوال دیگه می گم اگه یه وقت جنگ شد فوتوشاپ کارها برای استخدام در اولویت هستند؟

دودوتا

گرمای تولید شده توسط ماشین های دنیا + کولر های گازی، آبی + یخ چال های عجیب و غریب + هواپیماها و هر چیزی که موتوری دارد که گرما تولید می کند = همین چیزی که می گویند گرمایش زمین و کوفت و زهر مار.
خوب آقا خود همین بشر دوپا این آت و آشغال ها رو درست کرده و حالا هی غر می زنه که آی گرم شد و سرد شد و کوفت؛ بذار زودتر بپکه خلاص شیم.
ه

اعتراف

جمعه شب خبر را خواندم و از همان لحظهء اول دچار عذاب وجدان شدم. خسرو شکیبایی دیگر نیست و من همیشه منتقد بازی اش بوده ام و تکرار خسرو در تمام نقش ها. حتی جشنواره پارسال وقتی می آمد تا بگوید جشنوارهء فلان و بهمان گوش هایم را می گرفتم که آن سوت ناساز را نشنوم. حالا که نیست اما مدام خودم را سرزنش می کنم که به من چه که بلد نبود بازی چرا فحش داده ام.
عذاب وجدان هم چیز بدی است. یادم باشد دیگر به نیکی کریمی و ... فحش ندهم شاید زودتر از من مردند

July 14, 2008

گند



مملکتی که روز به روز به جمع فقرا و فال فروشان و بدبخت بیچاره ها و امنیه هایش اضافه می شود همان بهتر که نباشد. این عکس به جز گداپروری چه بار معنایی دیگری دارد..

July 8, 2008

18

گذشت و هنوز هم چون امروز پررنگ است آن روزهای تیر که هم چون تیری بر قلبمان نشست ، نه یارای مداوا هست و نه توان فراموشی

تولدت مبارک

July 4, 2008

ابرک

حالا سوار بر باد دوباره می روی آن سوی دنیا
آن قدر دور که فقط سیم هایی که نمی دانم جنس شان از چیست گاهی صدایت را می آورند و گاهی کلماتی را که تو می نویسی و من این جا می خوانم
ابرکی که می رود و سروی که هم چنان ریشه در خاک می ماند تا کی دوباره باران ببارد

سفر خوش

July 1, 2008

قاف- برق می رود دروغ می ماند

این مطلب را عینا از وبلاگ دوستم قاف می آورم:
عصبی نیستم. غم‌زده و حیران‌ام. که چه‌گونه یک دولت می‌تواند این‌همه بد‌اخلاق باشد. عصبی‌ام، این‌همه عوضی باشد. به این دلیل

آمارها نشان می‌دهد تولید برق در ایران 46000مگاوات است. که تا همین اواخر مصرف+صادرات با تولید هم‌خوانی داشته‌است. حالا وزیر نیرو می‌گوید 46000 نیست و نزدیک 36000 است. 46000 آمار وزیرنیروی قبلی است که احتمالا چون متعلق به دولت مافیا باشد حتما دروغ می‌گوید و وزیر فعلی راست می‌گوید.(هرچند به احتمال قوی‌تر هر دو راست می‌گویند و 10000 تا هم در اثر شبکه‌ی فرسوده تلف می‌شود). خوب بیایید فرض کنیم 36000 تا.

خود وزیر محترم می‌گوید اگر مردم 10درصد صرفه‌جویی کنند خاموشی نداریم. از طرفی باز آمار رسمی نشان داده که مصرف برق در ایران سالانه 10 درصد افزایش پیدا می‌کند و باید دولت‌ها در این مورد با سرمایه‌گذاری و توسعه سعی کنند از این رشد عقب نیافتند.

یک واقعیت دیگر هم وجود دارد که پروژه‌های توسعه‌ای در برق دو سال طول می‌کشد تا به بهره‌برداری برسد.

واقعیت دیگر این است که درصد کمی از برق ایران(2000مگاوات در سال86) برق آبی است به طوری که از برق آبی فقط برای زمان‌های پیک به عنوان کمکی برای برق اصلی که برق‌گازی است استفاده می‌شود.

حالا. مساله واضح است. دولت بی‌لیاقت به جای سرمایه‌گذاری دربرق پول‌ها را داد دست مردم که بنگاه زودبازده بزنند. مردم هم پول مفت را گرفتند و رفتند بنگاه املاک تا ببینند خانه‌ی چندخوابه می‌شود خرید. خانه گران شد. از طرفی شرکت‌های پیمانکاری مرتبط با برق یکی پس از دیگری ورشکسته شدند. این حرف تحلیل نیست. خبر است. چند تا از دوستانم در همین شرکت‌ها کار کرده‌اند. یکی چند روز پیش می‌گفت: شرکت قبلی‌اش که پیمان‌کار برق منطقه‌ای بوده دارد از جیب می‌خورد. رییسش اعلام کرده‌که هر که می‌خواهد برود برود و در حال دست و پا زدن برای نمردن هستند. شرکت‌های دیگر هم که با آن‌ها ارتباط دارند هم وضعی مشابه دارد به طوری که به محض این که مناقصه‌ی یک پروژه‌ی کوچک می‌رسد شرکت‌ها مانند گرگ‌های گرسنه‌ای که بر سر گنجشک بجنگند وارد نبرد می‌شوند.

سرمایه‌گذاری نشده و حالا سیستم موجود جواب نمی‌دهد.پس دلیل مشخص و واقعی خاموشی سوء مدیریت و بی‌لیاقتی دولت بوده است. اما دولتی که با دروغ زنده است بلد است چه کند. همه‌چیز را می‌اندازد گردن خشک‌سالی و دروغ می‌گوید. مردم هم که نمی‌دانند چند درصد برق از آب است باور می‌کنند و همه‌چیز مرتفع می‌شود.

کار نامردی کاش به همین‌جا تمام می‌شد. این بی لیاقتی می‌تواند تازه تبدیل به یک وسیله برای توجیه بی‌لیاقتی‌های دیگر هم باشد.

روزی چهار ساعت برق همه‌ی کشور می‌رود. بعضی جاها دوساعت. بگیریم 3 ساعت میانگین. شب که برق چندانی مصرف نمی‌شود . این سه ساعت متعلق به روز است که اگر بگیریم 16 ساعت روز، می شود حدودا 20درصد. یعنی الان 20 درصد از مصرف لازم را ما کم‌ داریم. وزیر هم می گوید ده درصد صرفه‌جویی (که اشتباه است). حالا باز حرف وزیر را هم در کنار محاسبه‌ی واقعیت در نظر بگیریم می شود 15 درصد کم‌بود. یعنی حدودا (برمبنای همان 35000 مگاوات وزیر) 5.25 هزار مگاوات کم‌بود.

وزیر محترم فرموده که اگر نیروگاه بوشهر راه افتاده بود خاموشی نداشتیم! خوب ببینیم عمق فاجعه در این حرف چه قدر است:

نیروگاه بوشهر وقتی هم راه بیافتد در فاز اول 500 مگاوات برق تولید می‌کند. و نهایتا هم کلا 1000مگاوات برق خواهد داد. حالا فرض کنیم منظور وزیر راه افتادن کامل بوده و همان 1000مگاوات را می‌گوید. این هزار مگاوات جمعا می‌شود 2.8 درصد از کل برق مورد نیاز کشور. چه‌طور می‌شود با 2.8 درصد، کم‌بود 10درصدی ادعایی وزیر و 15 درصدی محاسبه‌شده‌ی سطور بالا را جبران کرد؟ واضح است، مردم این حرف را باور می‌کنند و لابد پیش خودشان خیلی هم صلوات به روح آقای احمدی‌نژاد می‌فرستند که کشور را تا آستانه‌ی جنگ خانمان‌سوز برای این خدامگاوات! پیش‌برده و حالا دارد برای کشته‌های دشمن در نواحی مرزی قبر حفرمی‌کند. مردم چه‌می‌دانند چه‌قدر برق کم داریم و نیروگاه بوشهر چه قدر برق تولید خواهدکرد. با این‌همه تبلیغاتی که سر هسته و اتم شده فکر می‌کنند یا راه افتادن نیروگاه تمام برق خاورمیانه را می‌شود تامین‌کرد و اصلا دیگر به سد و نیروگاه گازی نیازی نیست. بعد هم که الان به خاطر خشک‌سالی برق نداریم پس چه قدر خوب شد که آقای احمدی‌نژاد مقاومت می‌کند.

به این می‌گویند تبدیل تهدید به فرصت. حماقت‌ها و بی لیاقتی‌ها را با دروغ تبدیل کن به شایستگی و تلاش. احتمالا مردم هم باور می‌کنند. و واقعا باور می‌کنن