October 21, 2008

زندگی شهری

پله ها را یورتمه می روند، زباله هایشان را توی حیاط، جوی آب،پیاده رو و هر جا که دستشان برسد می ریزند. بچه هایشان صبح تا شب به هم فحش و ناسزا می گویند، داد می زنند و صدایشان تا آن سر کوچه می رود. نصفه شب ها درها را به هم می کوبند و همه آپارتمان نشین هستند. همه دکتر و مهندس هستند. هیچ کدام موبایل فروش یا بی فرهنگ نیستند و این ها مشتی از نمونه کارهایشان است
همه از خانواده های اصیل هستند و ادعایشان گوش فلک را کر کرده
این است زندگی شهری

نشانه

و همانا از آتشم، اگر به من نزدیک شوید یا خود یا شما را بسوزانم. بر حذر باشید از آتشی که وعده دادم شما را

* پس چون بر من نزدیک شوید فاصله را نگه دارید*