April 15, 2012

خشانت

تابستان تکلیفش از همان ابتدا روشن است، داغ است، می سوزاند، به سادگی می گوید که گرم خواهد بود، می گوید مراقب خودت باش، اگر نزدیک شوی، شاید بسوزی.
بهار اما درِ باغ سبز نشان می دهد، می گوید بیا به آغوشم ببین چه مطبوع ام من! درخاتن بیدار می شوند و در آرزوی آغوشِ بهار جوانه می زنند، شکوفه می کنند، گل می دهند و به ناگاه بهار وحشی می شود، عنان از کف می دهد و به ضربه ای هولناک تمام برگ های تازه را از شاخه جدا می کند، گل ها را سر می زند، شکوفه ها را ناکار می کند و بعد آرام می نشیند به تماشا، انگار که وحشی نبوده هیچ وقت!!
تمام لاله ها را تگرگ بهاری امروز سر بریده بود، برگ ها را جوان مرگ کرده بود  و یاس ها سنگفرش خیابان شده بودند.
بهار وحشی است، پر از خشونت
....

1 comment:

Behzad said...

این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا

درود بر تعبیر لطیف شما از خشونت بهار.

خشونت فعلی بهار انعکاس طبیعی تغییرات آب وهوایی* و این تغییرات خود تبع رفتارهای نامناسب و بلندمدت بشر بوده است.
جالب آنکه در همین خشونت نیز جلال و جمال توامانند...

*) Climate Change