August 13, 2007

اين غر نيست

آقاي رادان مي شود به جاي اين كه هر روز مانورهاي رنگ و وارنگ بگذاريد و اراذل و اوباش و لباس هاي عجيب و غريب را دست آويز قرار بدهيد از ماموران خود بخواهيد شهر كمي امن تر باشد؟ دي شب ساعت 8.30 در يكي از كوچه هاي خيابان سنايي درست به فاصله يك كوچه از كلانتري سنايي كيفِ زني را دزديدند. زني كه هر دو بچهء كوچكش از وحشتي كه در صورت مادر خود مي ديدند به گريه افتاده بودند و كسي نمي توانست آرامشان كند. البته اين اولين دزدي اين محله نيست . چند وقت پيش هم باز يكي از دوستان بنده شاهد چنين ماجرايي بوده و دي شب كه خودم شاهد بودم. يك بار هم در همين محل يعني همين نزديكي كلانتري قدر قدرت شما يكي از هم كارانمان را سر ظهر خفت كرده و دار و ندارش را دزيده بودند البته خوب معلوم است كه با تهديد.

آقاي قاليباف با قدرداني از طرح هاي جهادي تان مي شود خواهش كنم كه كمي هم از اين طرح هايتان شامل چراغ هاي خيابان ها در شب و سامان دهي پياده روهاي كوچه هاي تنگ شود كه مردم بتوانند از پياده رو رفت و آمد كنند تا حداقل كم تر در دسترس دزدهاي محترمي باشند كه با خيال راحت و بدون نگراني از حضور به موقع!(اين حتما جك است كه پليسي به موقع حضور يابد) پليس تردد مي كنند.؟

پ.ن. در مورد به موقع رسيدن نيروهاي خدوم يكي از مواردي كه مشاهده كردم اين بود:
حدود 9 شب - ميدان سلماس- دو پليس بي سيم به دست جلوي بانك ملت-
يكي داشت مي گفت ما الان در محل مورد نظر هستيم . هيچ دعوا و يا جنجالي ديده نمي شود. بانك بسته است و داخلش هيچ كس نيست!
خوب فكر كنم يا توي ترافيك گير كرده بودند يا اين كه از ساعت بانك ها خبر نداشتند

4 comments:

Anonymous said...

شهرزاد یه نگاه به پستای اخیرت بکن !
عین پیرزنتی نق نقو شدی!!!!!!

Anonymous said...

خب شهرزاد حق داره. من چند روز پيش داشتم از کنار يه ميدون رد مي شدم يه ماشين پرايد که رانندش يه پسر بود و کنارش هم يه دختر بود داشت ميدون رو دور ميزد. دختره سرشو از ماشين آورده بود بيرون و در حالي که داشت گريه مي کرد داد مي زد که خانم تو رو خدا زنگ بزنين به 110 . انگار دزديده بودنش. من فقط تونستم دو شماره ي اول پلاک ماشين رو بردارم...
پري

blog said...

بی نامی که لابد منو خوب می شناسی. تیتر این مطلب رو مخصوصا این جوری گذاشتم که کسی بهم دیگه نگه غر نزن خصوصا خواهر کوچولوی مهربونم
و اما اگه مطلب ها شکل غر به خودش گرفته شاید به خاطر اینه که تصاویر دور و برم فقط همین هاست.
وقتی پلیس توی بانک از جیب خود من یعنی همین شهرزاد جیب بری می کنه و وقتی می بینه که چک بین بانکی یه و به دردش نمی خوره پسم می ده و می گه خانوم مراقبت کنین دزد زیاده چی کار باید کرد؟
و
این داستان ادامه دارد

ماکان said...

مشکلات هر روز بیشتر از دیروز!