در گذشته های دور يا آينده, مملکتی بود/خواهد, با هزار حاکم, هزاران حاکم و يک ملت, هزاران حاکم و يک ملت, يک مردم, يک نفر رعيت؛ هزار حاکم؛ هزار هزاران رای و يک ملت برای اجرا. يک بنده برای حکم رانی و هزاران هزار پادشاهی که هر کدام محکومی و هر کدام رعيتی می خواستند برای زندان های خالی خود و ...
حکايتش خسته ام می کند بس که بارها گفته ام آن را, خود تصور کنيد مُلکی را با هزار حاکم و يک محکوم, يک رعيت, يک عامی
No comments:
Post a Comment