October 25, 2002

گوشی رو برمی داری و صدای خنده اتاق رو پر می کنه و گل های آفتاب گردونی که از يه جای دور همهء اين ساختمون 5طبقه رو پر کردن!
کاش همه مثل تو بودن .
می دونی فقط نمی دونم کجا گره ها رو درست نزدم که اون يکی شل شد و يه سری گره هی باز شدن و ديگه بلد نيستم بزنمشون....

No comments: