July 1, 2006

خودتحویل گیری

شاید باران برای من بود این دو شب که بارید

3 comments:

Anonymous said...

خیلی جالبه منم هربار که خیلی حال و روزم درب و داغون میشه و آسمون هم داره سوراخ میشه و میریزه رو سر شهر و مردم احساس می کنم خداد دلش واسم سوخته
یعنی منم دارم خودمو تحویل می گیرم ؟

blog said...

نه فکر نکنم واس این باشه. یه دلیل خاص تر داشت. مگه خدا اگه باشه بی کاره بیاد واسه دل های در و داغون بارون ببارونه این جوری که تا حالا دنیا رو سیل برده بود

Anonymous said...

چه قدر جالب.به دلیلی که وقتی دیدمت برات تعریف می کنم،من هم فکر می کردم که این بارون سوغاتی من از طرف یک دوست مقیم کاناداست!