July 2, 2006
زرد هم چون گندم
تو نبودی و گذشت. آقای پیر هم سایه هم نبود. نوه هایش هم نبودند .
هیچ لیموی ترشی نبود.
آن لیمو هنوز هست و انتظار می کشد.
دی روز هم گذشت
.
.
.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment