July 9, 2006

فعلا

تولدت مبارک ای ماه قشنگ

10 comments:

Anonymous said...

ehtemalan tavallode khodet ke nist ke ?

Anonymous said...

چه راه درازی تا رسیدن در پیش رو دارد!برایش آرزوی گام های لبریز از اعتماد به نفس میکنم، با امکان انتخابی عالی.به مادرش تبریک بگو

blog said...

تولد خودم نیست.
ممنون میترا جان ولی کسی است که مقادیری از راه را رفته و حالا گم شده
...

Anonymous said...

تولدش را تریک می گویم.
که به جمع سیاه پوش ها خوش امده است...

درخت گندم به روز است.

Anonymous said...

عجب کتاب و عجب جادویی، موندم اول کدوم آرشیو رو ببینم و ذخیره کنم
اصلن بزار اول قصه هزار و یک شب رو بخونم بعدش اونای دیگه
خسته نباشی بانو
من هر روز میام اینجا و حوصلت رو سر میبرم، منو تحمل کن

Anonymous said...

:(
الان که دارم آرشیو رو میخونم معلوم شد که "فعلا" یعنی خداحافظ ... وبلاگتون هم که اصلن بالا نمیاد و دیده نمیشه، ایناها معنیش چیه شهرزاد قصه گو !!؟ هزار و یک شب که تموم نشده هان !!؟

|_|
بهرحال الان که توی این مربعاتون گیر کردم(خیلی با مزه هستن چون مربع کامل نیست و یه راه فرار داره) ... زودی بیا

Anonymous said...

hameye ma too rahi ke shooroo kardim be raftan gom shodim ... chan nafar soragh dari ke raho peyda karde bashan? aslan soragh dari hamchin kasi? age bood neshoonam bede

Anonymous said...

در كل وبلاگ شما يك حرف درست حسابي ديده نميشود.

blog said...

کسی ادعای حرف درست حسابی زدن نکرده.

Anonymous said...

سلام, سلام, سلام دوستم
آن کس که می آيد, شايد بماند و شايد نه, آن کس که می ماند, شايد برود ولی هميشه خواهد ماند.
از هزاران راه برگشته ام تا فقط بگويی .

سلام
شهرزاد توی قصه های شبانه تون رنگ صبح گرفتم، اما میترسم وقتی دوباره شب بشه نباشی، نتونم، من هنوز دارم میام به سمت این ماه خاکستری، جذبه ماه منو همراه کرده، ای ماه قشنگ اجازه دارم هر شب با این مَدها مهمونت بشم یا من اسیر همیشه ی جزرها خواهم موند ؟
مرا هم صدا کن، صدای تو خوب است