آتش همه چيز را به باد داد. روزي از خواب بيدار خواهد شد. اما اين بيداري سودي نخواهد داشت اگر دير بجنبد. چشم هايش را باز نميكند. نميبيند. كسي جز خودش نميتواند اين تارهاي سنگين دور ديدگانش را از هم بدرد. مهربانيها را نديد. كور شده آتش. نميبيند. همه را به باد داده و در انتظار مردابي است كه جز سرابي نيست. در انتظار زمين خوردني ديگر. زمين خوردني كه ديگر برخاستني نخواهد داشت.
آتش همه را به باد داده و نميخواهد بيدار شود. گلها فرياد ميزنند، پژمرده ميشوند. اما او نميبيند، زمين صبوري ميكند، گاهي بيتاب ميشود و خشمگين، اما باز خشماش را فرو ميخورد. زمين صبوري ميكند اما تا كي؟ زن بيدار نميشود. دريا طوفاني است، اما هيچ موجي بر ساحل نميكوبد، درون دل دريا غوغاست، اما، اما، اي كاش تا دير نشده بيدار شود. اين مرداب جز نيرنگ نيست، تقصير خودش نيست، هنوز سالياني پيش رو دارد كه به آن جايي كه بايد برسد. اما آن ها قبلا اين راه را رفته اند.
هيچ كس اما چشمانش را باز نميكند. دريا ميترسد، نگران است و آتش كور شده.كور.
داروي بينايي را در كدام شفاخانه ميتوان يافت؟
آتش همه را به باد داده و نميخواهد بيدار شود. گلها فرياد ميزنند، پژمرده ميشوند. اما او نميبيند، زمين صبوري ميكند، گاهي بيتاب ميشود و خشمگين، اما باز خشماش را فرو ميخورد. زمين صبوري ميكند اما تا كي؟ زن بيدار نميشود. دريا طوفاني است، اما هيچ موجي بر ساحل نميكوبد، درون دل دريا غوغاست، اما، اما، اي كاش تا دير نشده بيدار شود. اين مرداب جز نيرنگ نيست، تقصير خودش نيست، هنوز سالياني پيش رو دارد كه به آن جايي كه بايد برسد. اما آن ها قبلا اين راه را رفته اند.
هيچ كس اما چشمانش را باز نميكند. دريا ميترسد، نگران است و آتش كور شده.كور.
داروي بينايي را در كدام شفاخانه ميتوان يافت؟
1 comment:
نمیدونم ... اصلا شفاخونه میشه پیدا کرد؟سراغ داری؟
Post a Comment