December 12, 2006

مرگ یا تو؟ کدام؟

دیر زمانی است که هستی
و من در به در به دنبال تو
.
.
.
خوش حالی که نمی یابمت؟

1 comment:

Anonymous said...

بگذار در سکوت تو آرام گیرم.

بگذار سخن گویم در خاموشی تو

که چراغی روشن است، به سادگی حلقه.

چون شبی، با آرامش و کهکشان هایش.

سکوت تو از آن ستاره است، دور و ساده.


دوست دارم آرام باشی: تو غایبی

دور و پر اندوه، آن سان که مرده باشی.

پس یک کلمه، یک لبخند کافی است.

و خوشحال ام

خوشحال از آن که راست نیست.