June 6, 2007

دروغ

روبه روی پنجره می نشینی
پرده را که کنار بزنی
چیزی جز دیوار چشمانت را نوازش نمی کند
نور نیست
روز نیست
هر چه هست سیاهی است و سیاهی
خورشید هم دروغ گوی بزرگی از آب درآمد
این همه را باور نکن
پرده را که کنار بزنی
هیچ منتظر است

6 comments:

Anonymous said...

چرا اين حس تلخ؟

Anonymous said...

روز نیست، نور نیست....شب همیشه دلگیره......بعد از شب روز میاد...صبر داشته باش

Anonymous said...

.روبروی آینه بشین
پرده کدر جلوی چشماتو کنار بزن
یه کم بیشتر
چراچیزی رو که ما می بینیم تو نمی بینی
بیشتر دقت کن
چیزی که از ته اون چشمادیده میشه
واسه روشن کردن یه دنیا بسه
پس چرا تو نمی بینی
یه کم بیشتر دقت کن

Anonymous said...

منتظر باشد هيچ باشد
هيچ هم هست وقتي تو ميبيني كه در پس
پرده در انتظار است
ما دلتنگ
ما منتظر
ما زنداني ديوارها و پرده هاي بافته از تارو پود ذهن
كي رها ؟
كي شاد؟
كي از بازي سايه و نور سرشار؟

Anonymous said...

http://www.pinocchiocircle.blogfa.com/
منتظر دیدارتان هستیم
با احترام

Anonymous said...

تصوير اين ديوار سفيد اكنون چه دلازارترين شد دلازارترين