November 21, 2006

گاتا

زنی میان سال بود با دو ساک پر از گاتا(نوعی شیرینی کم شیرین بسیار خوش مزه) در دست. جلوی مغازه سبزی فروشی ایستاده بود و یکی از گاتاها هم دستش بود. رهگذر با تردید نگاهش کرد، چند قدمی رفت، دوباره برگشت ، با تردید پرسید برای فروشه؟ زن جواب داد: نه؟
رهگذر عذرخواهی کرد و راهش را ادامه داد که صدای زن را شنید: وایستین ، وایستین
و رو به او گفت بیاین یکی اش مال شما، واسه دخترم خریدم که ببرم خارج ولی حالا نیگا می کنم می بینم زیاده اومده بودم چندتایی اش رو بدم به میوه فروش و ... حالا یکی شم شما ببرین. از او اصرار و از رهگذر انکار
بالاخره اما پیرزن موفق شد خوش مزه ترین گاتای دنیا را به رهگذر بدهد.

*(دلیل سوال رهگذر احتمالا این بوده که پیرزن از این راه امرار معاش می کند.)

No comments: