May 20, 2007

آشفته

ذهنم درگیر است و آشفته . نمی توانم ذهنیات م را مرتب کنم . پاره پاره هایش به این شرح است:
تلویزیون جمهوری اسلامی همیشه تصاویر خشنی از پلیس آمریکا در برخورد با بدبخت بیچاره های! آمریکایی پخش می کرد و خشونت پلیس را متهم می کرد.
تلویزیون جمهوری اسلامی تصاویری از پلیس فداکار ایران پخش می کند که اراذل و اوباش را کتک می زنند و مقتدرانه می خواهند تا آخرین نفر اراذل را جمع نکرده اند کوتاه نیایند.
حالم بد می شود. این ها که چهره های خود را پوشانده اند بیش تر به اراذل می مانند تال آن ها که کتک خورده اند. اشتباه نکنم من از آن ها دفاع نمی کنم ولی نمی توانم به خودم یا هیچ کس دیگری حق بدهم که از این حرکت خوش حال باشد. حرف همیشگی ام این است. چه چیزی، اتفاقی، تربیتی، اجتماعی، فقر یا ثروتی، این ها را به این جایی که الان هستند رسانده؟ خفاش شب را اعدام کردند چه شد؟ عنکبوت و عقرب و سوسک و هزار قاتل دیگر از آستین همین جامعهء اسلامی بیرون آمد. در جامعه ای که خشونت قانونی شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جواب قداره کشی، قداره کشی است؟؟

5 comments:

Anonymous said...

هر 2 یه چیزن...فقط با رنگ و لعاب های متفاوت

Anonymous said...

جواب قداره کشی، قداره کشی است؟؟
پس چيه؟؟؟؟؟!!
هان؟
ميخواي برن بهشون جايزه بدن اوني كه پدر ما رو در آورده معلومه گيرشون نيفتادي كه اينهمه دوستشون داري..
شايدم خودت از اونا باشي
خواهشا اينقده چرت و پرت ننويش اسمشم الكي ميزاري آشفته كه مثلا چه خبره
بايد ببيني چطوري مردم رو سر به نيست ميكنن تا به كار پليس آفرين بگي.
تو كه عقلت نميرسه چرا پاشدي وبلاگ زدي...؟
ميخواي بگي مثلا خيلي آدم خوبي هستي با اين حرفا
اراذل بايد قصاص شود و قصاص دست بريدن هم دست بريدنه.

Anonymous said...

جواب قداره کشی، قداره کشی است؟؟
بله
اگر نيست پس چيه؟

blog said...

آقا یا خانم بی نام
این که من جزو اراذل هستم یا نه رو شما و پلیس باید تشخیص بدین. در ضمن در متن هم تاکید کرده ام که ارداتی نسبت به اراذل ندارم و حرف من اینه که باید دید چرا این اراذل شدن و نه مثلا شما یا همون آقای پلیسی که توی اون عکس ها و فیلم هایی که من دیدم تنها تفاوتش با اون اراذل لباس و ماسکش بود. تحقیر و تنبیه را سالم کردن یک جامعه نیست. و جامعه با تحقیر و تنبیه همین می شه که الان می بینیم به جای هر بیجه ای که جلوی چشمای کودکان معصوم! به دار می کشین صد تا بیجه دیگه بیرون می یاد.

Anonymous said...

دوست عزیز من، می دونیم که وظیفه نیروی انتظامی اینکه که امنیت جامعه رو تضمین کنه. من و شما کرامت انسان و اصل محبت رو قبول داریم ولی واقعیت اینه که برخورد محبت آمیز و بدون قاطعیت با ارازل و به قول شما افراد قداره کش ممکن نیست. یعنی برخورد نکردن با این اقلیت که هر کاری رو با پررویی و غلدری و گردن کلفتی در جامعه انجام میدن، مخالف امنیت کل جامعه و مردم هست. معمولاً افرادی که از طرف این قداره کشها مورد تهاجمی قرار گرفتن جرات شکایت خصوصی رو هم ندارن، حق هم دارن (مطمئناً براشون مشکل ساز میشه).
اگر با این افراد برخورد قاطع نشه، با هر مورد جرم اونها، اجتماع یک قدم به جنایتهای بزرگتر نزدیک میشه (عدم برخورد قاطع باعث میشه همین چیزی که الان تا حدی تو جامعه ملموس هست حادتر بشه: افراد قداره کش و ... در موضع قدرت قرار میگیرن و کسی هم که در اینطور جامعه ای بخواد جایگاه اجتماعی داشته باشه سعی میکنه شبیه اونا بشه! و نظام ارزش گزاری جامعه از حق دور بشه).

در مورد طرح امنیت اجتماعی، مسلماً برخوردهای قابل نقد و اشتباه هست ولی باید حواسمون رو جمع کنیم که مخالفت و نقد این قبیل برخوردها و موارد اینطوری با مخالفت با کل طرح و بعد نظام و بعد اسلام و بعد طرفداری از قدراه کشا و ... فرق داره!

در مورد تصاویری که تلوزیون از برخوردهای پلیس امریکا و اسرائیل نشون میده، بحث سر دلیل و هدفه!... مطمئناً این برخورد اگر روی نژاد پرستی و این قبیل مسائل باشه (هست یا نه؟!) هر جای دنیا که باشه محکومه.

در مورد جمهوری اسلامی که شما در موردش صحبت کردید، اهدافی داره و روشهایی که قرار بوده بر اساس قرآن و سیره پیامبر و ائمه باشه، ولی واقعیت اینه که توی جامعه و مسئولین همشه افرادی هستند که این سیاستها رو قبول ندارن، یا اصلاً روشها و اصولش رو نمیدونن ویا اینکه می دونن ولی نمی تونن عمل کنن.

خدای من چقدر حرف زدم. امیدوارم بخونیشون!!
موفق و پیروز باشی. امیدوارم وبلاگت «هر روز بهتر از دیروز»! باشه.