August 12, 2002
دی شب کوه بودم و بيدار. 11صبح که رسيأم خونه خوابيدم. ساعت دو يهو از خواب پريدم و حالا که 2:12 اينجام. توی اين 12 ديقه داشتم می مردم. دلم داره می ياد توی دهنم های دل تنگی.
پارک جمشيديه با افرايی که
اصلا نمی تونم بنويسم. هيچی
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment