" اين روزها همهء داستان ها تکراری اند, شخصيت ها, گره ها, ...
می آيند کنارم می نشينند و دفترچه هايشان را درمی آورند, می گويند حوصله داری؟ می گويم آره و می خوانند.
می آيند کنارم می نشينند و دفترچه هايشان را می دهند دستم, متن هايی که تايپ شده, پر از غلط, که من بايد بخوانم و می خوانم.
به ظن خودشان آخرين ها و به ترين را و من نمی گويم که قبلا همهء اين ها را خوانده و يا شنيده ام. جايی شايد همين نزديکی ها.
همه مثل هم می نويسند ولی نمی فهمند؛ و من نمی گويم که اين روزها همهء داستان ها تکراری اند..."
No comments:
Post a Comment