January 6, 2002


خسته باش و فرياد کن. فرياد کن شايد جايی صدايمان به هم خورد. جايی که دور است يا نزديک. دوست نديده. چه فرق می کند نديده يا ديده. مهم چيز ديگری است. مهم دردی است که نمی دانی از چيست, نمی دانی چراست. فقط می دانی هست و فرياد هم می دانی که چاره اش نيست. مهم فرياد کردن است و خسته شدن و به جايی نرسيدن. سه روز سه ماه سه سال سه قرن است که فرياد می کنم؟ خستگی هم هست اما آرامش نه!
آدم را....

No comments: