January 26, 2002


باز می کنی بی خبر از همه جا بدون آن که حتی به ذهن ات خطور کند که قبل از اين که بازش کنی از قبلی ها چيزی نگه داشته باشی و می بينی که تملم.
يا نياييد و يا اگر می آييد و می رويد کمی آهسته و پيوسته کمی . اصلا نمی دانم کمی چه! وقتی می آييد برای چه می رويد. همهء شما آدميان از همين جنسيد و من از چه هستم که آمدن توانم اما رفتن نتوانم!
انسان, اُنس و نسيان. من از اُنس ام انگار و شما از نسيان!
همين؟
تمام؟ به همين بی خيالی؟

No comments: