باز می کنی بی خبر از همه جا بدون آن که حتی به ذهن ات خطور کند که قبل از اين که بازش کنی از قبلی ها چيزی نگه داشته باشی و می بينی که تملم.
يا نياييد و يا اگر می آييد و می رويد کمی آهسته و پيوسته کمی . اصلا نمی دانم کمی چه! وقتی می آييد برای چه می رويد. همهء شما آدميان از همين جنسيد و من از چه هستم که آمدن توانم اما رفتن نتوانم!
انسان, اُنس و نسيان. من از اُنس ام انگار و شما از نسيان!
همين؟
تمام؟ به همين بی خيالی؟
No comments:
Post a Comment