January 2, 2002


هيچ خاطره اي نيست. جز اين که زندگي سراسر خاطره است و تو حتي فراموش نمي کني دعواهاي کودکي را و اخم هاي مادرت را و دل تنگ مي شوي مادر را که ...
هيچ خاطره اي نيست که فراموش شود. حتي وقتي سرت داد مي زند آن که عاشقش بودي. هستي و تو مي داني که اين داد از سر ناچاري بود.
هيچ خاطره اي نيست جز اين که تو در شادترين لحظات هم غميني چرا که ناپايداري آن را مي داني و مي بيني. و ...

No comments: